خانـــــــــــــــــــدان حسن عبدی
خانـــــــــــــــــــدان حسن عبدی
حسن ابن میزا عبدالله. مشهور به حسن عمو در سال 1284 در پرکوه بدنیا امده است. او دوران کودکی و
نوجوانی و جوانی را در پرکوه سپری کرده است.تا اینکه با خانم فاطمه صغری طاهری ازدواج کرد.جهت
امرار معاش زندگی به ساری امد و در روستای تلوباغ برای همیشه سکنی گزید سه فرزند بنامهای سلیمه-
صبح نسا واحمدشدند.
سلیمه*نام مستعارش بمانی بود با اقای محمد علی شعبانی ازدواج کرد سه فرزند بنامهای ایرج-معصومه
وسکینه شدند.خانمی زحمت کش و پر تلاش بودند بعلت بیماری پولیپ درگذشتند و در هفت تن میانرود مدفون هستند.
صبح نسا*با اقای زلفعلی شکری ازدواج کردند دارای 4 فرزند بنامهای حسن-حسین-قاسم و موسی
شدند.نامبرده در سن 27سالگی بعلت بیماری پولیپ در تاریخ 4/12/1355فوت کرد و در هفت تن میانرود مدفون هستند.
احمد*تنها پسر خانواده است که از حسن عمو بجا مانده است.او با خانم بی بی براری ازدواج کرد .دارای 5
فرزند بنامهای فاطمه-رقیه-مهدی-یاسر و حسن هستند .نام مستعار او احمد علی میباشد.
حسن عمو بعلت روماتیسم دچار فلجی شد او ادمی دلسوز و مهربان بودند و زیاد به طایفه اش علاقمند
بودند.در پایان عمرش دچار بیمارب داخای شد و در سن 84 سالگی در تاریخ 24/7/1366در روستای تلوباغ در
گذشت.ودر هفت تن در کنار دخترش بخاک سپرده شد.
دلا بسوز که تو کارها بکند نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند
عتاب یار پریچهره عاشقانه بکش که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند
خداوندا ، خداوندا ، توئی پناه ، بی پناهان................
گنه دارم ،گنه کارم ، منم ز کرده ها پشیمان.........
توغفاری ، تو ستاری ، توئی همیشه در کنارم..............
امیدم را مگیر از من ،به جز تو تکیه گه ندارم ........
توئی خدای حی و سبحان ،توئی پناه توبه کاران .........
خداوندا ، خداوندا ، برون کشم از این تباهی............
ز خور شیدت بر افروزان ، چراغ من در این تباهی ..........
طوفان ، شب وحشت ،به جسم و هستیم نشسته .....
از این ورطه برون اور ، مرا که کشتیم شکسته .....
مرا ز خستگی رها کن ، به من بده دل هدایت ..........
شکسته زورق تنم را ، ببر به ساحل سلامت..............
التماس دعا
